زندگی با طعم سیب...Living with Apple Flavor
اگر داشته های زندگی خود را شمارش کنید؛ مجالی برای شمارش نداشته های زندگی خود نخواهید یافت . . .
امروزه با پیچیده تر شدن روابط اجتماعی در شهرها و افزایش تبادلات فکری و ذهنی، نقش تربیت اخلاقی در تنظیم روابط اجتماعی بیش از پیش نمایان میشود. حجت الاسلام قرائتی در این باره میگوید: یک روایت دیدم كسانی كه با اخلاق پیامبر مسلمان شدند، آمارشان بیش از كسانی است كه با نظریه پردازی و استدلال مسلمان شدند. ببینید بنده میآیم یک عمری راجع به جمهوری اسلامی صحبت میكنم. ولی اگر شما از یك شهرداری، از یك استانداری، از یك امام جمعهای، از یك وكیلی، از یك كارمند دولتی، اگر یك بداخلاقی از اینها دیده باشی، میگویی: آقای قرائتی هستی. حرفهایت سر جایش! اما من خودم دیدم فلانی چنین كرد. یعنی یك برخورد اخلاقی همهی سخنرانیهای مرا هوا میكند.
بعضی از برادرها برای حفاظت پاسدار بنده شدند. خوب دولت تصمیم گرفت كه حالا ما را حفظ كند. یک ده سالی اینها پیش ما بودند. بنا بود شیفتشان عوض شود. حالا نمیدانم از كمیته میرفتند سپاه یا از سپاه میرفتند كمیته، یعنی یك گروهی می رفتند یك گروه دیگر میآمدند. به آن سرشیفت گفتم: آقا ده سال پیش ما بودی بدی و غلطی از ما دیدی حلال كن! گفت: ما كه رفتیم اما پدر ما را درآوردی. (خنده حضار) گفتم: چه كردم؟ گفت: در یكی از شهرها سخنرانی كردی، در ماشین نشستیم، من هم رانندهات بودم. یك كسی یک لیمو ترش به تو داد، این لیمو ترش را سوراخ كردی، چنین كردی. من پشت فرمان چنین شدم... نه دور انداختی نه نصفش را به من دادی. ببینید یك بیتربیتی از من قرائتی میبیند، ده سال چند هزار آیه و حدیث همه میپرد. آنچه كه همه را از بین میبرد بیتربیتیها و بداخلاقیها است. برعكس آن، برعكس آن گاهی یك كار تربیتی پیدا میشود، از همه سخنرانیها اثرش بیشتر است. از همهی سخنرانیها اثرش بیشتر است. جوانهایی كه چهارسال برایشان جلسه داشتم. رفتند دیدن یک آقایی و برگشتند گفتند: آقا او است. گفتم: من خودم هم قبول دارم. حالا شما چه چیز از او دیدی؟ این جوانها شاگردهای چهار سالهی ما رفتند دیدن آقا. آقا دیده پشت در آفتاب است. آفتاب تابستان هم داغ است. هیچ چیز نگفته است. رفته بیرون یك گونی تر كرده و روی كفش جوانها انداخته است. كه كفش جوانها داغ نشود. پایشان نسوزد. بنده چهار سال ایدئولوژی و سخنرانی كردم، آن آقا هم یك گونی تر كرد. گونی تر او این ایدئولوژی ما را برداشت و رفت. یعنی برخوردها خیلی مهم است. برخوردها! با یک كار تربیتی و اخلاقی ممكن است سرنوشت یک نفر عوض شود. بنابراین كسانی كه با اخلاق مسلمان شدند، آمارشان بیش از كسانی است كه با استدلال مسلمان شدند. منبع:برنا نظرات شما عزیزان: 18 / 2 / 1391برچسب:, :: :: نويسنده : سید احسان حسینی
آخرین مطالب نويسندگان |
||
![]() |